درباره دیوان حافظ طبع سپند مینو

دیوان حافظ از محبوب‌ترین کتاب‌های فارسی است، اما به رغم این محبوبیت، این کتاب ارجمند همواره دشواری‌هایی برای مطالعه کنندگانش داشته است، این دشواری‌ها به گونه‌ای مهم بوده که بسیاری از سخن‌شناسان را بر این داشته تا برای فهم درست سخن حافظ سال‌ها عمر خویش را صرف اشعار او کنند، و ای بسا این مسأله خود موجب پدیداری شاخه‌ حافظ شناسی یا حافظ پژوهی در ادب پارسی شده است،  از جمله دشوارترین مسائل در حافظ شناسی/ حافظ پژوهی، مسئله اختلاف میان نسخ و به عبارتی دیگرسانی‌های سخن حافظ است، بسیاری از حافظ پژوهان کوشیده‌اند تا با قیاس نسخ معتبر و گوناگون، اصل سخن حافظ را دریابند، و یک نسخه منقح از حافظ فراهم آوردند و تقدیم دوستداران آن شاعر گرانمایه کنند، زنده یاد دکتر «پرویز ناتل خانلری» یکی از ادیبان و شاعران سرشناس است که درین راه همتی وافر صرف کرده و به به پیرایش دیوان حافظ پرداخته است، دیوان فراهم آمده توسط دکتر پرویز ناتل خانلری در بر دارنده ۴۸۶ غزل است. او قصاید، قطعات، رباعیات و قطعات همچنین «ساقی‌نامه» و «مغنی‌نامه» را در جلدی مجزا قرارداده است.
او علاوه بر اطلاع از داخل شدن اشعار دیگران در دیوان حافط، دریافته بود که هر چه از زمان حافظ فاصله گرفته شده اشعار این شاعر امروزی‌تر شده‌اند، او دلایل این امروزی شدن را در چندین مثال در ذیل گزارش کارش آورده، برای نمونه او به بیت: «مرا که زر تمغاست ساز و برگ معاش/ چرا مذمت رند شرابخواره کنم» اشاره کرده، این بیت در اغلب نسخ منتشره، چنین شده: «مرا که نیست ره و رسم لقمه پرهیزی/ چرا مذمت رند شرابخواره کنم»، گویا علت این دخل و تصرف واژه مغولی «تمغا» ست که در زمان حافظ نوعی مالیات بوده اما در دوره‌های بعدی این مالیات منسوخ و کلمه مغولی تمغا هم مهجور و نامأنوس شده در نتیجه کاتبان یا گردآوران اشعار حافظ در آن تصرف کردند، همچنین خانلری از وجود اشعار دیگران در میان اشعار حافظ آگاه بوده و در کار خود در کمال دقت و با تتبع در اشعار دیگران بسیاری از اشعار حافظ را پیراسته کرده، از جمله او اشاره دارد که رباعی مشهور «مال و حال و فال و اصل ….» مربوط به یکی از قصاید امیر معزی است، یا غزل مشهور با مطلع: «ما برفتیم و تو دانی و دل غمخوار ما/ بخت بد تا به کجا می‌برد آبشخور ما» متعلق به «نزاری قهستانی» است یا غزل «زباغ لطف تو جوید ریاض رضوان آب…» که از سلمان ساوجی است…
به هر حال این نمونه‌ها که تعدادشان هم اندک نیست موجب دور شدن از اصل سخن شاعر و ای بسا گاهی دور شدن از فهم و درک درست سخن او شده، البته در مورد کسانی که از نسخ انتقادی این شاعر بهره می‌برند یا خود محقق ادبیات هستند این سوء تفاهم ناچیز است، اما در مورد دیوان‌های طبع شده غیرانتقادی و خوشنویسی شده که بیشتر مورد توجه عوام و هنر دوستان است، این مشکل پا برجاست، چرا که تقریبا تمام نسخی که خوشنویسی شده‌اند همان نسخه قدیم الانتشار مرحومان علامه قزوینی و دکتر غنی است، و تا به حال هیچ هنرمند خوشنویسی یک نسخه معتبرتر مانند نسخه خانلری را مصدر کار قرار نداده یا دست کم منتشر نکرده است، از این رو کم بود یک نسخه دقیق خوشنویسی شده از غزلیات این شاعر وجود دارد.
خانلری برای کاستن این ناصوابی‌ها ۱۴ نسخه کهن را که تاریخ نگارش همگی آنها پیش از نیمه دوم قرن نهم بوده برگزید و مورد سنجش و تطبیق قرارداد و با دقت وافر، کمال امانت داری را بر اصل سخن شاعر به جا آورد، برهمین پایه باید گفت نسخه پیراسته دکتر خانلری کهن‌ترین و به زعم بسیاری از حافظ پژوهان اصیل‌ترین غزلیات حافظ و به عبارتی «ختم‌النسخ» است.
نتیجه این که دیوان حافظ خوشنویسی شده طبع سپندمینو، برابر نسخه متنی پیراسته مرحوم خانلری و شامل ۴۸۶ غزل از حافظ و «ساقی‌نامه» و «مغنی‌نامه» است. خط خوشنویسی شده ویژه این کار طراحی شده و تا آنجا که بضاعت بود کوشش گردید در عین خوانایی خط نزدیک به سبک خوشنویسی نستعلیق کتابت شده سده نهم باشد، تمام غزل‌ها در جدول مذهب قرار گرفته، قطع هر صفحه رحلی بزرگ (۲۱۰‍×۳۳۰ میلیمتر) است، دو مصراع بیت مقطع تمام غزل‌هایی که در ابتدا یا میانه صفحه قرار گرفته‌اند بنا بر سنت خوشنویسان زیر هم قرار گرفته است وتمام صفحات تذهیب دارد.